نوشته شده توسط : رز

حجتيه؛ آنچه بر سر انقلاب و جامعه ديني آورد و مي‌آورد

«فلسفه نجس و ضاله است، از بین تمامی علما فقط آقای "و؛س؛خ" اعلم بودند بقیه اصلا سواد ندارند، خدا رحمت کند حضرت آیت الله حلبی را چقدر برای دین زحمت کشید، تمام شاگردان ایشان امام زمانی هستند، حکومت جامعه ما جوانان را ضد دین می کند، باید از سیاست دست برداشت، فلانی در دیدار با امام زمان گفته است...، ما نیز زمانی به رهبری اعتقاد داشتیم ولی به دلایلی...»

اينها گوشه‌ای از ادبیات جذب و شستشوی مغزی انجمن حجتیه است که با تشدید فعالیت های خود، قشر مذهبی و متدين جامعه را هدف گرفته است، البته این فعالیت ها نه به نام انجمن بلکه با نام هیئت ها و محافل مذهبی صورت می‌پذیرد.

انجمن حجتیه چیست؟

انجمن خیریه مهدویه حجتیه درسال 1335 توسط شیخ محمود ذاکر زاده تولائی معروف به شیخ حلبی با هدف مبارزه با بهائیت از طریق اعتقادی تاسیس شد.

اگرچه انجمن در تبصره دوم خود آورده است که "انجمن به هيچ‌وجه در امور سياسي مداخله نخواهد داشت و نيز مسؤوليت هرنوع دخالتي را كه در زمينه‌هاي سياسي از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد، بر عهده نخواهد داشت." ولی عملامخالفت آنها با اقدام سیاسی و خاموش کردن احساسات انقلابی یک مسلمان خواه یا ناخواه انجمن را به یکی از جریانات سیاسی تبدیل کرده است.

افکار و عقاید انجمن حجتیه، قبل از انقلاب

بزرگ نمایى و جلوه‏دادن بهائیت به عنوان دشمن اصلى،‏ اصلی ترین ويژگي انجمن به حساب می آید، در اين زمينه شیخ حلبى تأکید مى‏کرد: «امروز امام زمان‏علیه السلام از کسى جز این خدمت را نمى‏پذیرد و چیزى جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعى و دینى همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.»

اما شاید نکته ای که کمتر به آن توجه شده باشد، تناقض عقیده و عملکرد این انجمن است. یعنی در حالی که نخست وزیر و بسیاری از اعضای هیئت دولت و نزدیکان دربار بهایی هستند، نمی توانید انتقادی را نسبت به دربار از سوی انجمن بیابید.

حتی اعضایی که به نحوی به رژیم سلطنت اعتراض می کردند، بر اساس تبصره دوم انجمن بلافاصله به نحوی طرد می شدند، چراکه به زعم آنان، اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینى نیست.

پس حمایت علمای بزرگ از انجمن از چه رویی است؟

مبارزه با بهائیت و سخن گفتن از امام زمان به ذاته امر مقدسی است لذا اکثر علما از شروع حرکت انجمن حمایت کردند، سند زیر نشانگر اجازه امام خمینی برای اختصاص سهم امام برای فعالیت های انجمن است.

در این بین می توان حمایت هایي را از شهید مطهری نیز یافت

اما این حمایت ها با شروع نهضت امام از 14 خرداد42 سیر نزولی می یابد و با موضع گیری انجمن درباره هدر بودن خون شهدا به طور کامل قطع می شود.

یکی دیگر ازاعتقادات این انجمن بر این اصل مبتنی شده که قیام‏هاى قبل از ظهور محکوم به شکست است. آنان با استفاده از برخى روایات، صاحب پرچم‏هاى قیام قبل از ظهور را گمراه مى‏دانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت مى‏شمردند.

همچنین انجمن، جهاد در دوران غیبت را بی معنا می داند؛ شیخ حلبى در این باره مى‏گوید: «[شیعه مى‏گوید:] در عصر غیبت امام زمان‏علیه السلام جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامى که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعى‏مان را انجام دهیم و به شبهات منکران جواب دهیم و دیگر هیچ.»

یکي از شاخصه های اصلی شناسایی انجمنی ها مخالفت انها با فلسفه است، آنان فلسفه را نوعى بدعت می دانند.

از دیدگاه برخى ازانجمنی ها، کسى که فلسفه مى‏خواند یا درس مى‏دهد، از عدالت ساقط است، بنابر این شما خود تعامل انجمن با ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، ابونصر فارابی، غزالی، ابوالبرکات بغدادی، فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی، صدرالدین دشتکی، شیخ بهایی، میرداماد، حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله حسن حسن زاده آملی، ایت الله جوادی آملی، آیت الله محمدتقی جعفری، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و مقام معظم رهبری را بیابید.

حلبی کیست؟

محمود ذاکر زاده تولائی در 17 شهریور 1279 متولد شد و در 26دی 1376 فوت کرد. این روحانی مشهدی در ایام جوانی خود مدافع ملی شدن صنعت نفت بوده و حتی از مشهد کاندیدای مجلس هفدهم نیز می شود اما با اقبال نكردن مردم به وی، از سیاست سرخورده می شود.

حلبی در مورد با مبارزه با رژیم طاغوت گفته است: «نمی شود با رژیم تا بن دندان مسلح مبارزه کرد. کسانی که به این راه کشیده می شوند، خونشان هدر است و کسانی که افراد را به این راه می کشانند، مسئول این خون ها هستند. کار صحیح فعالیت های فرهنگی و ایدئولوژیک است نه مبارزه علیه رژیم.»

نگرش انجمن به سیاست و حکومت

انجمن طرفدار جدايی دین از سیاست در دوره غیبت است و به واقع انجمن یک تشکیلات سکولار به حساب می آید که دین را تنها در حریم شخصی، قابل توجه می داند.

اعتقاد به امکان نداشتن تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت امام معصوم نیز جزو جدایی ناپذیر این تفکر به حساب می آید. از دیدگاه انجمن، نشانه هاي ظهور عبارت اند از شيوع گناه و فحشا در ميان مردم که در اثر آن، خداوند آنها را به جور سلطان، قحطي زمان و ستم حکام عذاب می کند. بنابراين، آنان علايم آخر زمان را اینگونه تفسیر و از آن شاد هستند: «مردم از هم بيزار و همديگر را مورد لعن قرار داده و به روي هم آب دهان مي اندازند و شهادت به کفر يکديگر مي دهند.» آنان، گراني، قحطي، زلزله هاي پياپي، قتل و غارت، شيوع گناه و فساد و... را نوید دهنده ظهور مي‌دانند.

ساواک و انجمن

سند ساواک به تاریخ 1350/08/13:

اخیرا حاجی آقا حلبی رهبر انجمن‌های 140 گانه سراسر کشور به منظور توسعه و تعمیم انجمن مزبور در این استان به بندر عباس آمده و عده ای از اعضای انجمن‌های کرمان، سیرجان و رفسنجان برای دیدن ایشان به بندر عباس وارد شده اند. حاجی محمد زمانیان سرپرست انجمن کرمان ضمن بحث کلی به آقای حلبی گفتند در رفسنجان حدود 65 نفر دستگیر شده اند که عده ای از آنها وابسته به انجمن بوده اند. اصولا گفته شده در رفسنجان بیشتر از رویه آیت الله خمینی پیروی می شود و این دستگیری به‌دنبال آتش زدن سینما و اتومبیل رئیس پلیس صورت گرفته و رهبر انجمن رفسنجان به اطلاعات شهربانی فراخوانده شده و ایشان گفته اند آن‌ها از مدت‌ها قبل با ما ایاب و ذهاب نداشتند و طبق تعهدی که داده اند، مسوول کارهای انجام شده خودشان هستند.

آقای حلبی از این روش به شدت ناراحت شده و اقزوده: ما را ساواک می شناسد و هدف ما را می داند و به طور کلی ما باید از جنجال‌های سیاسی دور باشیم و از رویه ی آیت الله خمینی و طرفداران کوتاه فکرش هم ابراز تاسف کرد.

نظریه شنبه: آقای حلبی با هر گونه وابستگی سیاسی و فعالیت سوء انجمن مخالف است.

به: ریاست شهربانی بجنورد
از: ساواک بجنورد
درباره: انجمن خیریه مهدویه

این ساواک با انتخاب قربانعلی محمدی مقدم برای انجمن خیریه مهدویه موافقت دارد. خواهشمند است دستور فرمایند چنانچه تغییراتی در اساسنامه آن حاصل گردد، این ساواک را آگاه سازند.
رئیس ساواک بجنورد، مهرآموز

در ملاقاتی که طی چند جلسه با شیخ محمود حلبی سرپرست انجمن مبارزه با بهائیت به عمل آمد، مشارالیه اظهار داشته که از هجده سال قبل تا کنون انجمن مزبور تشکیل شده و هر روز در اکثر شهرستان‌ها دارای تشکیلاتی گردیده و در تهران نیز در نقاط مختلف دارای جلسات و کنفرانس می باشد و تا کنون برای این جلسات صرفا ارشاد جوانان در مسائل دینی بوده و کوچک ترین مساله سیاسی در جلسات مطرح نشده است. حتی به علت این که به روحیه جنجالی روحانیان و وعاظ آشنایی دارد، اجازه ورود یک نفر از روحانیان را به جلسات و دخالت آنان را در این زمینه نداده است. مشارالیه اضافه نمود که انجمن تا کنون خدمات زیادی به دستگاه نموده حتی قبل از برگزاری جشن های 2500 ساله که بهائیان قصد کسب امتیاز جهت آشنایی خود را داشته اند، اقدامات موثری به عمل آورده که به طور حتم به شرف عرض رسیده است زیرا تیمسار ارتشبد اویسی فرمانده کل ژاندارمری وقت در جریان بوده اند و ادامه داد چنانچه دستگاه مصلحت نداند که این انجمن با کار خود ادامه دهد به فعالیتش خاتمه داده، ولی مراتب را به شرف عرض همایونی خواهد رسانید. ضمن این که مذاکرات لازم در مورد مراقبت از جلسات به منظور جلوگیری از نفوذ احتمالی افراد خرابکار و برانداز انجام شده اقدامات مراقبتی نیز به عمل آمده و به منابع مربوطه آموزش لازم در این زمینه داده شده است. بدیهی است هرگونه خبر واصله به موقع به عرض خواهد رسید.
رئیس ساواک تهران، پرنیان فر

بر اساس همین تفکر، انجمن با روند انقلاب مخالفت و در جریان مخالف رهبری انقلاب، حرکت می‌کرد. به‌طور مثال، در نیمه شعبان سال 1357 امام خمینی(س) فرمان دادند که "اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمان ستمگر برای ما عزا شده است، بدون هیچ‌گونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی مثلاً مسجد بزرگ، اجتماعات عظیم برپا کند و گویندگان شجاع و محترم مصایب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند." (صحیفه امام، ج 3، ص 427)

در حالی که رژیم ستمشاهی برای مقابله با فرمان امام خمینی(ره) کوشش‌های فراوانی برای برگزاری جشن‌های نیمه شعبان مبذول می‌داشت، انجمن حجتیه هم همراه با رژیم در مقابل فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستان‌ها، جشن‌های دلخواه خود را برگزار کرد و برای این که پاسخی برای عمل خود داشته باشند، هیأتی را به سرپرستی حسین تاجری از مسئولان انجمن، نزد شریعتمداری فرستاده و از وی کسب تکلیف کرده بودند. این در حالی بود که شریعتمداری خود مهره قابل اعتماد رژیم به شمار می‌رفت. وی درگفت‌وگوی خود با مقامات ساواک در شب 1/7/1357 که به شماره 7404/312 مورخ 2/7/57 در بولتن چهاربرگی ساواک موجود است، گفته بود:

«سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند. همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند، ما هم داریم... یکی از پایگاه‌های مخالف با رژیم سلطنتی ایران، نجف است که من صد در صد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت، دیانت و سلطنت فکر می‌کنم... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم، آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمی‌کنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت می‌کنند.» (حمید روحانی، شریعتمداری در دادگاه تاریخ، به نقل از: اخگری، همان، ص 56)

دیدگاه امام خمینی در مورد انجمن

امام خميني در مورد انجمن حجتيه به ناطق نوري و پرورش وزيران وقت کشور و آموزش و پرورش مي‌فرمایند: "به آنها پست کليدي ندهيد. خطرناکند. وقتي آمدند بين شما تفرقه ايجاد مي کنند، تشتت ايجاد مي کنند. برادران را به جان هم مي اندازند. آنها کار ديگري دارند. دنبال مسئله ديگري هستند. اينها با شاه همکاري مي کردند. برايشان مسئله دين مطرح نبوده است."

رهبر کبیر انقلاب در سخنرانی خود در 21 تیر 62 با يادآوري تفکرات انجمن اظهار داشتند: «يک دسته ديگر هم که تزشان اين است که بگذاريد معصيت زياد بشود تا حضرت صاحب بيايد، حضرت صاحب مگر براي چه مي آيد؟ حضرت صاحب مي آيد معصيت را بردارد. ما معصيت کنيم که او بيايد؟»

اما شاخص‌ترین موضع امام در مقابل انحراف برخی از روحانیون منتسب و يا نزديك به انجمن حجتيه در "منشور روحانیت" منعكس شده است: «دسته اي ديگر از روحاني نماهايي که قبل از انقلاب دين را از سياست جدا مي دانستند و سر به آستانه‌ي دربار مي ساييدند، يک مرتبه متدين شده و بر روحانيون عزيز و شريفي که براي اسلام آنهمه زجر و آوارگي و زندان و تبعيد کشيدند، تهمت وهابيت و بدتر از وهابيت زدند. ديروز مقدس نماهاي بي شعور مي گفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مي گويند مسئولين نظام کمونيست شده اند. تا ديروز مشروب فروشي و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براي ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفيد و راهگشا مي دانستند، امروز از اينکه در گوشه اي خلاف شرعي که هرگز خواست مسئولين نيست رخ مي دهد، فرياد وا اسلاما سر مي دهند. ديروز حجتيه اي ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغاني نيمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابي تر از انقلابي شده اند. ولايتي هاي ديروز که در سکوت و تحجر خود آبروي اسلام و مسلمين را ريخته اند و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولايت برايشان جز تکسب و تعيش نبوده است امروز خود را باني و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مي خورند.» منشور روحانیت 67/12/3

امام خميني با هوشياري در يافته بود که تعطيلي انجمن فقط به خاطر حفظ ظاهر و نداشتن قدرت رويارويي با رهبري انقلاب بود. امام در يک جلسه خصوصي با يادآوري اين که انجمن فعاليت خود را تعطيل کرده نه منحل، آن را بي فایده خوانده بود.

امروز انجمن چه می گوید

اعتقاد نداشتن به ولايت فقيه، دشمنی شدید با اهل سنت، ادعاهای دروغین درباره تشرف و رويت امام زمان(عج)، تشکیل کلاس های مرید پروری با عنوان نردبام عرفان و اخباري‌گري از اعتقادات روز انجمن به حساب می آید.

انجمن در مناسبت هایی همچو شهادت حضرت محسن، عیدالزهرا(س)، هفته وحدت، شهادت حضرت زهرا(س)، میلاد امام زمان(عج) و عید غدیر فعالیت های خود را در پوشش مراسم مذهبی تشدید می کند.

اکثر وبلاگ‌ها و رسانه های وابسته به انجمن با فحاشی خارج از عرف به اهل تسنن، موجب ایجاد تفرقه شده و جالب تر آنکه یکی از محور های حمله به مقام معظم رهبری موضع گیری های ایشان در راستای وحدت امت اسلامی است.

رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار جوانان استان سيستان و بلوچستان در سال 81 فرمودند: «بدانيد آن كساني كه شيعه را عليه سني، سني را عليه شيعه تحريك مي كنند، نه شيعه را دوست دارند و نه سني را، با اصل اسلام دشمن اند. رحما بينهم، يعني برادران مسلمان بين خود رحيم و مهربان باشند. دشمن از هر دو طرف تلاش مي كند.
از يك طرف غالي گري و ناصبي گري را ترويج مي كند و شيعه را در چشم سني دشمن حقيقي معرفي مي كند -بعضي از متحجرين ديني هم متاسفانه باور مي كنند- از سوي ديگر شيعه را به اهانت به مقدسات و ارزشهاي سني وادار مي كند. توطئه دشمن آن است كه اين دو مكتب را در مقابل هم قرار دهد.»

خطیب مشهوری که انجمن را تبلیغ می کند

امام زمان(عج) در آخرين توقيع شريف خود به جناب علي ابن محمد سمري آخرين نايب خاص‌شان مي‌فرمايند: «یا علی بن محمد السمری أعظم الله أجر إخوانک فیک فإنّک میّت ما بینک و بین ستة أیّام فاجمع أمرک و لاتوص إلی أحد یقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة الثانیة [التامة] فلا ظهور إلّا بعد إذن الله عزّ و جلّ و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القوب و امتلاء الأرض جوراً و سیأتی شیعتی من یدّعی المشاهدة، ألا فمن ادّعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کاذب مفتر»

«ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر می‌میری، پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود، وصیت مکن که دیگر غیبت تامه واقع شده است. دیگر ظهوری نیست مگر به اذن خداوند و آن پس از مدتی دراز و بعداز آن که دل‌ها سخت شد و زمین از ستم پرشد، به وقوع خواهد پیوست. به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار (مشاهده) مرا می‌کنند. آگاه باشید هرکس پیش از خروج سفیانی و صیحة آسمانی ادعای دیدار مرا کرد، دروغگو و مفتری است.»

در عين حال، یکی از سخنرانان مذهبی که اکنون سخنرانی‌هایش در اکثر دکه های مذهبی پخش و بر روی گوشي‌هاي تلفن‌هاي همراه بلوتوث می‌شود، ادعا می‌کند: « امام زمان ماه رمضان پارسال، یکی از علما در جمکران خدمت امام زمان رسید، من با یک واسطه می‌گویم اجازه ندارم بگویم کی، با یک واسطه می گویم چون یک تیکه از پیغامش مربوط به من بود، خودشان، من شمال می رفتم منبر، آن عالم بزرگوار پرسیده بود آمد مازندران، یک افطار پیش ما بود، گفت، بنده را داغون کرد له کرد قلبمو چلوند رفت، بیچاره شدم، یک سال و نیمه دو ساله ماه رمضان پارسال به من گفت که امام زمان 13 ماه رمضان تو جمکران خدمت آقا رسیده، دیدم چشایه مهدی فاطمه کوچولو شده زیر چشماش کبود شده...»

فرد مورد نظر که با وجود پخش نشدن سخنرانی‌هایش در صدا و سیما به شهرت رسیده است، در جایی دیگر با يادآوري خدمات شیخ حلبی، او را امام زمانی دانسته و می گوید "کاری با انگ های سیاسی ندارم، تمامی شاگردان حلبی منبرشون دربست برای امام زمانه..." وی در این رابطه اشاره نکرده است که سخنان صریح امام هم آیا انگ سیاسی است یا نه (گروه تاریخ رجا نیوز در صورت اعتراض نامبرده، اسناد و فایل صوتی وی را منتشر خواهد کرد)

به هر حال انجمن در جلسات خود وظیفه شیعه آل محمد(ص) را اینگونه بر می شمارد:

- انتظار: وضع انتظار و نديدن امام معصوم از بزرگترين مصيبت‌هاست
- غمگين بودن به‌واسطه مفارقت آن حضرت
- دعا براي تعجيل فرج آن حضرت
- گريستن از دوري آن حضرت
- تسليم و انقياد داشته باشد که براي امر امام (ارواحنا فداه) عجله نکند
- صدقه به قصد سلامت آن حضرت

انجمن و فتنه 88

یکی از تهمت هایی که مرتب به دولت‌هاي نهم و دهم زده می‌شد، ارتباط با انجمن حجتیه است. در عين حال،‌ عبدالكريم سروش در گفت‌وگویی تفصیلی با یکی از سایت های فارسی زبان خارج کشور، ضمن تبیین ساختار طیفی جنبش سبز به صورت ویژه ای بر حضور اعضای انجمن حجتیه در این جنبش تاکید کرد و گفت: «واقعیت این است که در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپ‌ها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه می‌توان انکار کرد و نه می‌توان مخفی نگاه داشت.»

صید مذهبی ها با نام دین

این جریان که هدف خود را بر روی جوانان مذهبی متمرکز کرده، قطعا از دیگر جریان‌هاي سیاسی خطرناک‌تر است، چراکه دیگر جریان‌ها سعی در جذب معاندین یا حداکثر افراد خنثی را دارند اما انجمن افرادی را بر ضد ولایت بر می انگیزاند که خود زمانی حامی آن به حساب می آمدند.

مبلغان انجمن با نفوذ در هيئت‌هاي مذهبی ابتدا با تقویت روابط عاطفی خود با طعمه سعی در مجاب کردن او در دین‌داری خود مي‌كنند. طعمه مذهبی بعد از مدتی حسرت دین داری و اخلاص مبلغ را می کشد تا برای ضربه نهایی آماده شود.

در مرحله بعد پيشنهاد جالبی به طعمه می شود: «قرار بوده یه تعداد از دوستان بریم مشهد مقدس یکی نتوانست بیاد لذا امام رضا تو را طلبیده است نکند دعوت آقا را رد کنی نصف هزینه را هم بانی می دهد»

اما در طول این سفر هدفمند مراحل زیر به اجرا در می آید:

1- نمایش دین داری، صداقت و توجه ویژه اعضا کاروان به امام زمان و اثبات آن به طعمه

2- نقد هایي از جامعه سیاسی نظیر طرح ذبح شرعی طیور و ربا در بانک ها

3- تشریح شرایط ظهور و تطابق آن با وضع کنونی و ذکر احادیث با تفسیر همسو

4- لعن به خلفا و تشریح جنایات آنها و سوال پرسیدن در رابطه با اینکه چرا رهبری لعن آنها را در کشور امام زمان ممنوع کرده و...

5- حمله به رهبری و شخص مقام معظم رهبری و طرح شبهات عجیب: «تو که به صداقت من شک نداری؟ فلان فامیل ما نزدیک به آقای خامنه ای است خودش دیده که... البته من نیز زمانی برای ایشان یقه چاک می دادم اما الان...»

6- حرام دانستن پول دولت یا شهرداری با طرح سفسطه مربوطه
7- دعوت از طعمه گرفتار در تور برای شرکت در جلسات خصوصی

غفلت مسئولین

به واقع تا به امروز چند فیلم، سریال یا حتی سخنرانی ساده در راستای افشاي فعالیت های انجمن منتشر شده، نیروی مقاومت بسیج و امور مساجد تا به امروز چه اقداماتی را در زمينه توجیه نیروهای مذهبی و واکسیناسیون فرهنگی آنها كرده‌اند. در نهایت، چرا سازمان های امنیتی در برابر توزیع گسترده سخنرانی های مبلغین انجمن و تبدیل شدن آنها به الگو بی واكنش بوده اند؟


 



:: بازدید از این مطلب : 289
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رز

خاتمي سوژه طنز ضد انقلاب‌ها شد

حاميان اصلاح طلبان در گروهك هاي معارض و رسانه هاي ضدانقلاب، تحليل هاي جالب توجهي را درباره شرط گذاري اخير خاتمي براي حضور در انتخابات مجلس منتشر كرده اند.
حسين باقرزاده عضو گروهك منافقين و از همكاران روزنامه زنجيره اي نشاط در دوران اصلاحات، درباره سخنان خاتمي در جمع اقليت مجلس و شرط گذاري براي انتخابات نوشت: حكايت آقاي خاتمي حكايت همان كسي است كه به ده راهش نمي دادند او سه شرط آزادي زندانيان، پايبندي به قانون اساسي و انتخابات سالم و آزاد را مطرح كرده است اين شرط ها آن قدر نامشخص و مبهم است كه حاكميت همواره مي گويد آنها را محقق كرده است. علاوه بر اين معلوم نيست آقاي خاتمي در پاسخ به دعوت كدام مقام در جمهوري اسلامي براي شركت اصلاح طلبان در انتخابات اين شروط را پيش كشيده، و تضمين تحقق اين شروط را از چه مقام يا مقاماتي خواسته است. آيا هنوز آقاي خاتمي اين پيام حاكميت را در نيافته كه ديگر جايي براي او در جمهوري اسلامي باقي نمانده است؟
اين منافق حامي اصلاح طلبان در روزگار حاكميت آنان ادامه مي دهد: از موفقيت هاي دولت و مجلس اصلاح طلبان اثري باقي نمانده است. در واقع نقش اصلاح طلبان از دولت دوم خاتمي و پس از آن ايجاد اميد كاذب در مخالفان بوده در حالي كه حركت آنها از همان مجلس ششم نشان داد عقيم است و كارايي ندارد. پس از آن هم ديگر آب رفته به جوي بازنگشت، نه در دولت دوم خاتمي، نه در انتخابات مجلس هفتم با حضور اصلاح طلبان و نه در انتخابات سال 84 و .88 اكنون بسياري از اصلاح طلبان به عقيم بودن پروژه شان پي برده اند. اكنون كساني مانند موسوي به عقيم بودن جنبش اصلاحات پي برده اند.
وي در سايت ايران امروز اضافه كرد: اقليت اصلاح طلب در مجلس مايل است دوباره به مجلس بازگردد و حاكميت نيز ممكن است حضور برخي از آنان را در صورتي كه با جنبش سبز مرزبندي كنند، تحمل كند اما بدون توبه و فاصله گرفتن از جنبش سبز، حاكميت ديگر هيچ اصلاح طلبي را در حاشيه امن قرار نخواهد داد... اكنون خاتمي شروط مبهمي را مطرح مي كند از جمله آزادي زندانيان سياسي، مگر خود او نبود كه سال 78 در برابر شعار زنداني سياسي آزاد بايد گردد در دانشگاه تهران گفت كه ما در ايران زنداني سياسي نداريم. حاكميت هم بازداشت شدگان حوادث سال گذشته را زنداني سياسي نمي داند. شرط گذاشتن هاي خاتمي در حالي كه رژيم او را به جنايت و خيانت متهم مي كند، داستان همان كسي است كه او را به ده راه نمي دادند.
در همين حال «گويا نيوز» هم در تحليل رويكرد خاتمي نوشت: سخنان خاتمي در حالي مطرح شده كه هنوز افسردگي از ميان اصلاح طلبان رخت برنبسته است. اين سخنان از چند منظر قابل بررسي است اول اينكه آيا اساساً اصلاح طلباني كه بيشتر آنها پس از حوادث سال گذشته داراي پرونده هاي امنيتي شده اند مي توانند برخلاف قانون انتخابات در انتخابات نامزد شوند؟ آيا شوراي نگهبان چنين اجازه اي را مي دهد؟ دوم اينكه بر فرض محال به آنها اجازه شركت هم بدهند. مگر مجلس ششم در اختيار آنها نبود چه كردند؟ سوم اينكه در سال هاي 79 تا 83 مجلس و دولت (هر دو قوه) در اختيار اصلاح طلبان بود. پس چرا نتوانستند كاري از پيش ببرند.
گويانيوز اضافه مي كند: مگر نه آن كه خاتمي در دوره رياست جمهوري، خود را بي اختيار و تداركاتچي مي ناميد. حال سخنان جديد او به چه معناست.
«بالاترين» ديگر رسانه ضد انقلاب بود كه در تحليل گفته هاي خاتمي تأكيد كرد: هر چه قدر هم خاتمي شرط بگذارد، به نظر نمي رسد شرايط براي رونق مجدد بازار اصلاح طلبان مناسب باشد. موسوي هم سوخت رفت. آيا اصلاح طلبان هنوز سرباز ديگري كه در پس پرده نهان باشد دارند كه بتوانند به ميدان بفرستند؟
سايت گروهكي اخبار روز هم اگرچه در فتنه و آشوب سال گذشته از حاميان دو آتشه فتنه گران بود اما اين بار نوشته است: اخيراً محمد خاتمي كه نمي دانيم بگوييم خدا چه كارش بكند و مي ترسيم بالاخره كاري دست جنبش بدهد، كف خواسته هاي خود را در مورد شركت در انتخابات اعلام كرده است. اما كسي نيست به او بگويد كه كار از كف كه سهل است، از سقف هم گذشته است و حالا صحبت بازداشت موسوي و كروبي و خود خاتمي است.
سايت راديو زمانه ارگان اپوزيسيون مقيم هلند نيز خاتمي را فردي متناقض معرفي كرد و به نقل از «امين بزرگيان» (از روزنامه نگاران زنجيره اي فراري) نوشت: هيچ كس به اندازه خاتمي در ميان چهره هاي سياسي تا اين ميزان پارادوكسيكال نيست: تكليف ما با همه چهره هاي سياسي روشن است غير از خاتمي. او از سويي سمبل موفقيت ما و از سويي ديگر سمبل شكست و ناكامي اپوزيسيون است. در واقع پروژه اصلاحات شكست خورد و از دل آن مهم ترين مخالفان دموكراسي ]!؟[ بيرون آمدند و رئيس دولت شدند. اين تناقض به شخصيت خود خاتمي برمي گردد. ما نبايد انتظار نابجايي از خاتمي داشته باشيم او همين است و در نظر نگرفتن تناقض هاي وي و انتظارات نابجا از او باعث عكس العمل هاي هيستريك در ما مي شود.
اين ضد انقلاب پاريس نشين همچنين گفت: جريان و سران جنبش سبز اصولاً بايد از اپوزيسيون شدن جلوگيري كنند تا بتوانند از حاكميت يارگيري كنند و اختلاف و دو دستگي ايجاد نمايند، كاري كه با اپوزيسيون شدن نمي توانند.
وي در عين حال چند سطر بعد خط بطلاني بر ادعاي قبلي خود كشيد و گفت: اين حرف من به اين معنا نيست كه فكر كنيم تنها راه، پروژه اصلاح طلبان و راهي است كه خاتمي مي رود. اين حرف من نبايد ما را نسبت به پروژه «پوچ» خاتميون بي تفاوت كند. مهم ترين مشكل به نظر من در پروژه جديد خاتمي اين است كه او بين دوران پيش از جنبش سبز و پس از آن تمايزي قائل نمي شود. خاتمي نسبت به ماهيت جنبش سبز- هر چند كه از درون جنبش اصلاحات زاده شده اما هويت مستقلي دارد- دچار كوررنگي است.
اكنون تغييرات اساسي در بازي ايجاد شده و اگر خاتمي به گونه قبلي به مسئله نگاه كند، مشكلات عمده اي در نقش سياسي او ايجاد مي شود كه براي همه ما فقداني بزرگ است.
يادآور مي شود تدارك جريان هاي ضد انقلاب جهت فاتحه خواني و گرفتن ختم خاتمي در حالي است كه پريروز سايت جرس تصريح كرده بود خاتمي براي نقش آفريني، بايد نماز ميت بر جنبش سبز بخواند! بدين ترتيب سؤال طنزآميز اين است كه آيا مرده مي تواند بر مرده نماز ميت بخواند؟! و اگر مي تواند، آيا اين خاتمي است كه بايد نماز ميت بر فتنه سبز و موسوي و كروبي بخواند يا كروبي و موسوي بايد براي خاتمي و هم قطارانش نماز ميت اقامه كنند؟!


:: بازدید از این مطلب : 249
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رز

دهن کجی خاتمی به قانون، نظام و شرع+عکس


 

 

حضور خاتمی در منزل یکی از متهمان حوادث پس از انتخابات که حتی حکم محکومیت وی نیز صادر شده، دهن کجی علنی وی به نظام و قانون و شرع و حتی مراجع محسوب می شود.

نهضت سبز نبوی به گزارش خبرنگار بولتن نیوز :
حضور و دلجویی محمد خاتمی در منزل بهاره هدایت یکی از دستگیرشدگان اغتشاشات پس از انتخابات و تفقد و دلجویی وی از همسرش موجب وهن به نظام و دستگاه قضایی بود، چرا که این دیدار به این معناست که خاتمی با اقدامات این دستگیرشده که حکم محکومیت آن نیز صادر شده موافق بوده و از صدور حکم محکومیت وی نیز ناراحت است که به دلجویی از خانواده فردی رفته است و این در حالیست که وی عضو و امضا کننده کمپین یک میلیون امضا برای تساوی حقوق زن و مرد است کمپینی که خلاف صریح، شرع، قانون و قرآن است.
داستان یک میلیون امضا
یک اعلامیه ایی در نشست سازمان های حقوق بشری و فعال در زمینه حقوق زنان در یکی از کشورهای اسیای دور صادر شد که در این نشست چندتن از زنان فمینست افراطی و بنیانگذار کمپین یک میلیون امضا، به طور غیر رسمی و خود خواسته از طرف ایران! در این نشست شرکت کردند که این افراد پس از این نشست اقدام به ایجاد کمپینی برای پیوستن ایران به این نشست و تایید بیانیه صادر شده کردند.
این بیانیه صادر شده در این نشست چند مشکل و تعارض بنیادی با اسلام داشت که فقط یکی از این تعارض ها حق برابری شریک جنسی زنان با مردها بود و زنان از حق داشتن چند شریک جنسی برخورد می شدند!
حال مشخص نیست آقای خاتمی که خود از تحصیلکرده های حوزه های علمیه است و به امور شرعی و فقهی واقف است چرا عملکرد و طرز تفکر فردی را تایید می کند و از خانواده وی دلجویی می کند که این عمکرد و طرز تفکرش کاملا با دین و قرآن و قانون و اسلام مخالف است.



:: بازدید از این مطلب : 292
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 18 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رز

ادعای جالب سایت رسمی هاشمی رفسنجانی درباره مهدی هاشمی

 

پایگاه اطلاع رسانی آقای هاشمی رفسنجانی مدعی شده است که ساواک در سال 46 و در حالی که هنوز مهدی متولد نشده بوده است، به دنبال پرونده سازی برای وی بوده و گویی از ابتدا سرنوشت او متفاوت بوده است!

با جدی شدن موضوع جلب مهدی هاشمی رفسنجانی به دلیل حضور در وقایع قبل و پس از انتخابات 88 و پس از آنکه وزیر اطلاعات در سخنانی اعلام کرد که حکم جلب هاشمی در اختیار وزارتخانه متبوعش قرار گرفته است، پایگاه رسمی حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی اقدام به انتشار مطالبی جالب و احساسی از نامه‌های هاشمی رفسنجانی به پسرش و همچنین پرونده سازی ساواک برای "مهدی" آن هم پیش از تولد کرده است!

هرچند نویسنده این مقاله اشاره‌ای به این نکرده که ساواک چگونه چند سال پیش از تولد مهدی هاشمی، متوجه تولد وی شده و در صدد پرونده سازی برای او بوده است، در مقاله‌ای با عنوان "اقدام ساواک برای دستگیری مهدی هاشمی رفسنجانی قبل از تولد"‌ می‌نویسد: "... فرزند به دنیا نیامده این خانواده هرگز گمان نمی برد که قبل از تولد نیز در ساواک دارای پرونده شده و نام مهدی هاشمی رفسنجانی - که البته نام فامیل مندرج در شناسنامه‌اش هم نبود!! - در سازمان اطلاعات و امنیت کشور قبل از به دنیا آمدن دست به دست شده و مجموعه‌ای از آن نابخردان در پی شناسایی و تعیین نسبت وی با پدر بر آمده و حتی در پی یافتن خلاصه‌ای از سوابق وی نیز برآیند، گویی بر طالع این فرزند هاشمی تفاوتی بود که قبل از تولد نیز وی را دارای پرونده امنیتی در سازمان اطلاعات و امنیت رژیم ستم شاهی کرده بود."

اما این همه اظهار نظرهای هاشمی رفسنجانی درباره فرزندش نیست. چنانکه هاشمی در جایی دیگر در وصف مهدی اینگونه می نویسد: "مهدی به صنعت علاقه داشت و فهمید که وضع ما در دریا ضعیف است. صنایع دریایی ما خیلی ضعیف بود. او به دنبال سکوسازی و لوله‌های کف آب و حفاری در دریا رفت که وابسته بودیم. آخرش به پارس جنوبی و عسلویه رسید و الآن به CNG رفت که برای صرفه‌جویی و محیط زیست خوب است، (بخشی از تک‌نگاری هاشمی رفسنجانی درباره فرزندانش احتمالاً در اواخر دوران اصلاحات)."

 

 

به نظر می رسد مطالعه این نوشته های تاریخی، بخشی از علل تاخیر نزدیک به یکساله صدور حکم جلب مهدی هاشمی را که در وقایع انتخابات نقش جدی ایفا کرده بود به خوبی روشن کند.


 

 

 

نمایشگاه مطبوعات وتاک وتاک نشان

 
 
شنیده شده : یکی از سایت های سبز ، از هواداران فرقه انتقاد نموده است که چرا هیچ نمودی در نمایشگاه مطبوعات امسال نداشته اند این سایت در ادامه اضافه نموده ، با وجودیکه رهبران ما (سران فرقه ) در شرایط امنیتی قرار دارند و نمی توانند جلوداری خودرا ادامه دهند ، چرا ما به وظیفه خود عمل نمی کنیم و زنده بودن خودرا اثبات نمی کنیم . این سایت می افزاید اگر به این منوال باشد ، نه اثراز تاک می ماند و نه تاک نشان .
ملاحظه : در نمایشگاه مطبوعات سال گذشته سران فرقه (موسوی ، خاتمی وکروبی ) با تبلیغات وسیعی اراذل واوباش را دعوت نموده بودند تا به اصطلاح جولانی داده باشند و همچنان فضاهای مناسبتی را در اختیار بگیرند ، که با حضور چند ده نفر ازطرفدارانشان و خشم گره شده در مشتهای حامیان نظام مقدس جمهوری اسلامی ، کروبی ترجیح داد از ماشین پیاده نشود ودودیگر هم از خانه هایشان تکان نخوردند ، لذا آنچه این سایت در انتقاد مطرح می کند در حقیقت آرزوهای برباد رفته ایست که نه باشرایط امنیتی سران فرقه ، که با تمام شدن وفروریختم فرقه رقم خورده است ، واگر همچنان صداهای نا کوکی ساز می شود ، بواسطه سعه صدر نظام واز باب آزادیهایی است که نظام به مخالفینش می دهد تا عقده گشایی نمایند .

 

 

 

توزیع برخی نشریات سیاسی در مدارس

 
 
معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش توزیع غیرمجاز نشریه برخی از جریانات سیاسی در بعضی از مدارس کشور را تائید کرد و گفت: قطعا این موضوع از سوی برخی از عناصر فرصت طلب هدایت می شود. 
 
علی اصغر یزدانی در گفتگو با مهر با اعلام این خبر افزود: حراست وزارت آموزش و پرورش و معاونت پرورشی در مدارس اقداماتی را برای برخورد با این عناصر فرصت طلب آغاز کرده اند و قطعا این موضوع را دنبال می کنیم.
معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه توزیع کنندگان این نشریه معلوم نیست از قشر معلم یا دانش آموز باشند ادامه داد: قطعا عناصر مسئله داری این حرکت را دامن می زنند ولی ما نمی دانیم دامنه آن در کل کشور چقدر است.
هم اکنون در برخی از مدارس راهنمایی و متوسطه کشور نشریه ای دو صفحه ای با محتوای سیاسی بین دانش آموزان توزیع می شود.
وی تاکید کرد: مدرسه یک مکان تعریف شده است و اجازه چنین فعالیتهایی را در آن نمی دهیم.
یزدانی در پاسخ به این سئوال که آیا آموزش و پرورش برنامه ای برای آشنایی دانش آموزان با مسائل سیاسی، پرسمانهای گوناگون در این زمینه دارد گفت: هم اکنون گفتمانهای سیاسی برای پاسخ به شبهات سیاسی دانش آموزان در برخی از مدارس داریم و به دنبال این هستیم که بیش از یک هزار طلبه جوان را با برنامه ریزی وارد مدارس به خصوص از نوع خاص کنیم تا برای دانش آموزان و فرهنگیان بصیرت سیاسی لازم را تبیین کنند.
معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: در واقع ایجاد بصیرت سیاسی به دانش آموزان و معلمان از الویتهای این معاونت طی سال تحصیلی جاری در مدارس است

 

 

 

 

احتمال مهاجرت سعيد حجاريان به کشور آمريکا

 
 
 با توجه به اخذ بورسیه تحصيلي توسط دختر سعيد حجاريان از کشور آمريکا امکان مهاجرت سعید حجاریان به کشور امریکا محتمل می باشد.
یکی از منابع آگاه نیز در این خصوص افزوده است که دختر سعید حجاریان به پدر خود اصرار نموده که به صورت خانوادگي به آمريکا نقل مکان کنند. در همین خصوص نیز همسر حجاريان (خانم مرصوصي) نيز براي اين سفر ابراز تمايل کرده است و کارهاي مربوط به ويزاي خود را پيگيري مي کند.
این منبع در ادامه افزود: يکي از مشکلات موجود جهت صدور ويزا براي همسر حجاريان قرار داشتن نام وي ميان ليست دانشجويان پيرو خط امام و تسخير کنندگان لانه جاسوسي مي باشد و طبق يکي از قوانين ايالات متحده آمريکا اين افراد حق ورود به اين کشور را ندارند.
گفته مي شود سيعد حجاريان با اقامت دائمي در آمريکا مخالف است و تنها موافقت خود را جهت سفر 6 ماهه يا يکساله اعلام نموده است.
از سوي ديگر پس از آزادي حجاريان از زندان، همسر وي تلاش فراواني داشته از ارتباط سران فتنه و جريان فتنه با شوهرش جلوگيري کند که تا حدودي نيز موفق بوده است.
 
 


 

 

 

خاتمی موسوی را به افشاگری تهدید کرد/خاتمی :میرحسین باید مرز خود را با ضد انقلاب مشخص کند

سیدمحمد خاتمی لیه میرحسین را از انجام هرگونه حرکت آشوبگرانه خیابانی نهی کرده است.

 

سیدمحمد خاتمی طی ارسال پیامی به موسوی ضمن تهدید به افشاگری علیه میرحسین وی را از انجام هرگونه حرکت آشوبگرانه خیابانی نهی کرده است.
به گزارش خبرنگار کلمه نیوزدر آستانه نزدیک شدن به روز 13 آبان و انتشار اخبار متعددی از اردوگاه فرقه سبز مبنی بر برنامه ریزی جهت  فتنه انگیزی در این روز ، سیدمحمد خاتمی طی ارسال پیامی به موسوی ضمن تهدید به افشاگری علیه میرحسین  وی را از انجام هرگونه حرکت آشوبگرانه خیابانی نهی کرده است.
به گزارش منابع آگاه خاتمی در این پیام  گفته است فرقه سبز باید حداقل طی 4 سال آینده فکر هرگونه تظاهرات و یا راهپیمایی خیابانی را از سر خود خارج کند.
نامبرده همچنین تأکید کرده است مهمترین الویت کاری ما باید این باشد تا خود را به عنوان یک اپوزیسیون قانونی به نظام بقبولانیم تا نظام ما را به عنوان یکی جناح مشروع به رسمیت بشناسد.
نامبرده همچنین از میرحسین خواسته است تا به صورت کاملاً آرام و غیرمحسوس مرز خود با ضدانقلاب  را مشخص نماید.
گفته می شود دیدار روز گذشته کروبی و موسوی نیز در این خصوص انجام گرفته است.
 


 

خشم همسرتاج زاده ازدیدن این عکسها/تصویر

همسر مصطفی تاجزاده با حضور در غرفه کانون هابیلیان با دیدن عکس حضور خود و همسرش در منزل یکی از عوامل منافقین ،خشمگین و عصبانی شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، فخر‌السادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاج‌زاده از عوامل دستگیر شده در اغتشاشات و فتنه پس از انتخابات سال 88 با حضور در غرفه کانون هابیلیان (خانواده 16 هزار شهید ترور) در هفدهمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها با اعتراض به محتوای تصاویر و مطالب عنوان شده در این غرفه، این اقدام کانون‌ هابیلیان را محکوم کرد.

وی که پس از دیدن تصویر خود در یکی از پوسترها که بیانگر حضور وی و همسرش در منزل شیوا نظرآ‌هاری عامل کددار و سرپل منافقین بسیار برآشفت و خطاب به مسئولان غرفه گفت: "شما چگونه می خواهید پاسخ خدا را بدهید، فرشتگان خدا شما را لعنت می کنند؟ "

مسئول غرفه کانون هابیلیان در این خصوص اظهار داشت: خانم محتشمی پور به همراه یک عکاس و فیلمبردار و خانمی که از مسئولان سایت‌های مدافع فرقه سبز بود، در ابتدا غرفه روزنامه ایران را جویا شد که پس از دیدن عکس خود در تصویری با عنوان "حضور سران فتنه در منزل عامل منافقین "‌به تصویر خود اشاره کرد و با عصبانیت گفت: "شما می‌دانید این فرد چه کسی است؟ " و ما گفتیم "بله شما هستید! " سپس خانم محتشمی پور افزود: "آیا شما شیوا نظرآهاری را می‌شناسید و این اعترافاتی را که کرده است، شنیده‌اید و مطمئن هستید که درست است؟ " ما نیز پاسخ دادیم "نیازی نیست خودمان بشنویم، همین که مسئولان قضایی و مقامات امنیتی کشور اعلام کرده‌اند که ارتباطات این شخص با سران نفاق و گروهک منافقین شناخته شده است کافی است و باید از امثال شما سوال کرد که چرا با قاتلین پدر ما دیدار کرده‌اید؟ "
مسئول غرفه کانون هابیلیان ادامه داد: خانم محتشمی پور که از پاسخ‌های ما اقناع نشد گفت: "شما باید پاسخ خدا را بدهید و فرشتگان خدا شما را لعنت می‌کنند؛ ما از مظلوم دفاع کردیم. "
وی با بیان اینکه این سخنان و رفتار خانم محتشمی پور یک حرکت سازمان‌یافته بوده است، گفت: با توجه به اینکه برخی روزنامه های اصولگرا در ویژه‌نامه روز چهارشنبه گذشته خود مطلبی در خصوص معرفی شیوا نظر‌آهاری و فعالیت‌های وی طی سال‌های گذشته و ارتباطاتش با گروهک منافقین و حضور سران فتنه در منزل او عنوان کرده بودند به نظر می‌رسد هدف اصلی محتشمی پور رسانه های اصولگرا بوده است.
به گزارش هفته گذشته سایت باشگاه خبرنگاران شیوا نظرآهاری از سال 82 با همکاری گروهک منافقین در پوشش گزارشگر حقوق بشر اقدام به سیاه‌نمایی علیه جمهوری اسلامی پرداخت و در همین راستا انجمن زنان "تارا " را تاسیس کرد.
وی سپس با هدایت این گروهک جبهه به اصطلاح "متحد دانشجویی " را با هدف اقدام علیه منافع ملی ایران آغاز کرد.
نظرآهاری همکاری و ارتباط خود را با گروهک منافقین تا سال 88 و در جریان فتنه پس از انتخابات ادامه داد وبه تحریم دانشجویان برای حضور در اغتشاشات اعلام کرد.
وی چندین بار دستگیر شد که مورد رأفت نظام جمهور اسلامی قرار گرفت و از زندان آزاد شد. وضعیت فعالیت‌ها و اسناد انکار‌ناپذیر همکاری شیوا نظرآهاری با گروهک منافقین در رسانه‌‌های جمعی اعلام شده و با این حال موسوی،‌ رهنورد، تاج‌زاده و کروبی در منزل این عامل کد‌دار منافقین حضور یافته‌اند.
به گفته مسئول کانون هابیلیان مسئول غرفه کانون هابیلیان سران فتنه باید پاسخ مناسبی در رابطه با اینگونه فعالیت‌های خود و همنشینی با قاتلین 12 هزار شهید ترور را به خانواده‌های آنها بدهند.
با توجه به اینکه فیلمبردار و عکاس محتشمی پور را همراهی می‌کردند و وی قصد اغتشاش داشته است مسئولان غرفه کانون هابیلیان با آگاهی از سابقه گذشته این فرد با آرامش پاسخ او را دادند.
 



:: بازدید از این مطلب : 283
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 11 / 8 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رز
جزئیاتی از همکاری جریان فتنه و ملی - مذهبی ها

در ادامه همکاری های تشکیلاتی جریان فتنه و ملی – مذهبی ها، سرکشی های استانی برخی نمایندگان اصلاح طلب از تشکل های رو به خاموشی ملی – مذهبی افزایش یافته است.

این سرکشی ها که با محوریت برخی زنان اصلاح طلب صورت می گیرد در راستای فعال سازی تشکل های ملی- مذهبی در برخی استان ها می باشد.
در همین راستا شنیده می شود که دراین جلسات محورهای زیر توصیه شده است:
1- جلسات را مخفی و مستمر برگزار کنید
2- نشریه داخلی ایجاد کنید و به افرادی خودی بدهید و بیرون نرود
3- بحث ارتباط با خارج از کشور را جدی دنبال کنید
4- تاکید بر شروع فعالیت مجدد
5- حداقل ده هزار نیرو باید جمع آوری شود
6- کسانی که جامعه شناسی درس خوانده اند گروه تحقیقاتی تشکیل دهند

گفتنی است آگاهان سیاسی براین باورند که ریش شدید حامیان فرقه سبز موجب شده که این جریان به دنبال ائتلاف با گروهایی بورد که خود شرایطی بدتر از آنان را تجربه می کنند.
در همین حال بنظر می رسد این سرکشی های استانی برای محک زدن وضعیت فعلی ملی- مذهبی دربرخی استان ها،برآورد از وضعیت نیروی انسانی و روحیات و توانایی آنان و نیز ابلاغ های اولیه برای همکاری ها بوده است.


 

 

برنامه جدید فتنه گران و غرب برای ناامنی اجتماعی ایران

ایجاد ناامنی های امنیتی و سیاسی توسط امریکا و عوان و انصارش در داخل و خارج یکی از شیوه های بوده که همیشه آنها به دنبال آن بودند تا با ایجاد ناامنی نظام جهوری اسلامی را با مشکل مواجه سازند.

در این راه آمریکا برای رسیدن به این هدف از هر اقدامی برای برهم زدن امنیت ملت ایران استفاده می‏کند. اتفاقاتی که طی هفته‏های اخیر در سیستان و بلوچستان و کردستان رخ داده، همچنین حوادث و انفجارهای ماه پیش و در کنار اینها اقدامات و تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، به روشنی گواه آن است که آمریکا و متحدان این کشور، از گسترش نفوذ و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان نگرانتر شده و اقدامات خود را برای برهم زدن امنیت ملی ایران تسریع کرده‏اند.
از سالها پیش، آمریکا برای سلب امنیت ملت ایران، توافقات گسترده ای را با گروههای تروریستی انجام داده است.
این گروهها که عبارتند از: سازمان منافقین، گروه پژواک ، گروه پ ک ک. گروه موسوم به جندالله، گروه خلق عرب و ... گروههای یاد شده، گروه‏های عملیاتی آمریکا هستند که مستقیماً به اقدامات تروریستی مانند کشتار مردم از طریق انفجار بمب، حمله به پاسگاههای نظامی در مناطق مرزی، هدف قراردادن نظامیان غیرمسلح در شهر (مانند انفجار اخیر در سیستان و بلوچستان)، ناامن کردن استانهای مرزی مانند آذربایجان غربی، کشتار مردم غیرنظامی برای ایجاد رعب و وحشت و اخاذی از اهالی و ... می‏پردازند. اما پس از ناکامی های اخیر آمریکا در رسیدن به اهداف خود که همان ایجاد ناامنی در ایران بود این کشور رویکرد جدیدی را در استراتژی های خود انتخاب کرده است.
در این تاکتیک جدید که امریکا همیشه با استفاده از گروه های ضدانقلاب و معاند مسلح سعی در ایجاد ناامنی های سیاسی و امنیتی داشت با رویکرد جدید خود نه تنها این گروه های تروریستی را بلکه برخی از اراذل و اوباش و سارقان حرفه ای را به ایجاد ناامنی های اجتماعی سوق داده است. به طوریکه طی چند روز اخیر اخبار ناامنی های اجتماعی در کشور شدت یافته است. به طور مثال افزایش تولید مواد مخدر، افزایش قاچاق کالا و ارز و به طور ملموس هفته های اخیر سرقت از طلا فروشی ها رشد قابل توجهی داشته است.
اهداف پشت پرده از ایجاد ناامنی های اجتماعی
آمریکا در یک هماهنگی کامل با سران فتنه این سناریو را طراحی نموده و اجرای بخش عملیاتی آن را برعهده گرفته است و بخش تبلیغاتی آن برعهده رهبران فتنه و رسانه های آنها می باشد.
آمریکا با ایجاد ناامنی های اجتماعی اهداف زیر را دنبال می نماید:
1- تخریب و فاقد کارایی نشان دادن نیروی انتظامی
2- ناتوان نشان دادن دولت در تأمین امنیت
3- القاء وجود فقر و بیکاری که زمینه ساز ناامنی های اجتماعی نظیر سرقت می باشد.
4- بی ثباتی اقتصادی در حوزه های مختلف
5- نارضایتی تراشی مردمی
این مجموعه اهدافی است که از سوی امریکا دنبال می شود تا در انتها بتواند به جامعه جهانی و افکار عمومی در داخل کشور اثبات نماید که تحریم ها اثر بخش بوده و توانسته است نظام را به زانو درآورد .البته این اهداف بدون کمک سران فتنه و رسانه های آنها امکان پذیر نمی باشد.


 

 

اولتیماتوم موسوی به سران پنهان و نیمه پنهان فتنه

سازهای ناموزون در جریان فتنه موجب  رد و بدل های پیام هایی میان برخی سران و لایه های پنهان ونیمه آشکارفتنه شده است.

در پی عدم همراهی برخی از افراد و چهره های موثردر جریان فتنه در ماه های اخیر با میرحسین موسوی و فعال سازی تشکیلات موازی تحت عناوین مختلف بویژه شاخه ای استانی بنیاد باران،میرحسین موسوی پی به بروز این شکاف برده و از هم اکنون پیام هایی را به برخی لایه ها و افراد موثر جبهه اصلاحات ارسال کرده است.
ایفای نقش تقسیم کار شده و هدف گذاری شده،حضورموثر در جریانات و موضع گیری ها،عدم سازش مواردی بوده که گفته می شود مورد تاکید موسوی بوده است.
ازدیگر سو موسوی به برخی دیگر از عوامل پنهان فتنه نیزانتقادهایی مبنی برعدم التزام آن ها به حمایت هایشان از جریان سبزارسال کرده است.
در همین زمینه گفته می شود میرحسین موسوی اخیرا به این افراد اولتیماتوم داده که درصوتر تداوم این رویه و عدم التزام آنها به تعهداتشان، به تنهایی راه را ادامه خواهد داد و سازشکاران را افشا خوهاد کرد.
منابع آگاه در این زمینه معتقدند هشدار موسوی در این شرایط فارغ از عبور حامانیش از وی به دلیل نزدیکی برخی از آن ها به نظام بوده و وی خواهان موضع گیری شدید اللحن و حمله آن ها به تمام ارکان نظام می باشد.
،یکی از توهمات میرحسین موسوی که تاکنون وی از آن رنج می برد تلاش برای خیابانی کردن شرایط می باشد که این مساله با اطلاع دوستان وی نیز رسیده ولی انها تحرکات خیابانی را پایان یافته عنوان کرده اند.


 

 

 

کاسبی از حجاب توسط بی حجابان!

نکته ای که جای تاسف شدید دارد اینکه از ظواهر امر بر می آید فروشندگان زن این مکانها هیچ گونه اعتقادی به مبحث حجاب و عفاف نداشته و در عین ناباوری خانمهای فروشنده ای که بدترین نوع پوشش و آرایش های غلیظ را دارا می باشند شما را توصیه و دعوت به خرید چادر و سایر پوشش های اسلامی می کنند!
متاسفانه امروزه سوء استفاده از ابزار دین و مذهب برای کسب درآمد بیشتر تبدیل به حرفه وشغل برخی افراد گردیده است.

البته نفس سود آوری از مایحتاج دینی مردم عیب نمی باشد امّا زمانی اینکار رنگ خدعه و نیرنگ و شیطانی به خود می گیرد که عده ای بی اعتقاد به اصول و مبانی اسلامی به منظور کسب درآمد بیشتر برای مومنین نیازتراشی کرده در حالیکه هیچ گونه اعتقادی به آرمانها و ارزشهای مسلمانان نداشته و نتیجه ای جز سودآوری را در ذهن خود دنبال نمی کنند.

بعد از ترفندهای پیاپی برخی تولید کنندگان نسبت به مبحث و مسائله حجاب که منجر به ورود انواع و اقسام پوششهای نوظهور ملی و اسلامی گردید و قداست حجاب برتر را به بازیچه گرفت، اینک با گذری در بازار و فروشگاههای حجاب به عمق اهداف صرفا اقتصادی نیازتراشان مذهبی پی خواهیم برد.

اگرچه با تمامی تبلیغات صورت گرفته پیرامون چادر ملی و امثال آن، تاکنون کسی قادر به پاسخگویی پیرامون مزایای "چادر ملی" نسبت به چادر سنتی نشده است امّا متاسفانه روز به روز این نوع پوشش و مشابه آن که هیچ رنگ و بویی از حجاب برتر را نداشته و بیشتر شبیه به مانتوهای تنگ و لباسی برای خود نمایی بیشتر برخی بانوان بوده، فضای اغلب فروشگاهها و مغازه های حجاب و عفاف را از آن خود کرده است.

دردآور تر از این موضوع مشاهده بانوانی با ظاهر بسیار نامناسب  بعنوان فروشندگان و عرضه کنندگان محصولات حجاب در این نوع فروشگاهها می باشد.

به گزارش خبرنگار ما از شهر ری، در باب القبله حرم ملکوتی حضرت شاه عبدالعظیم حسنی پاساژیست که زائران برای ورود به حرم از آن عبور می کنند.
 با مراجعه به این مجتمع تجاری چند فروشگاه محصولات حجاب توجه شما را به خود جلب می کند امّا نکته ای که جای تاسف شدید دارد اینکه از ظواهر امر بر می آید فروشندگان زن این مکانها هیچ گونه اعتقادی به مبحث حجاب و عفاف نداشته و در عین ناباوری خانمهای فروشنده ای که بدترین نوع پوشش و آرایش های غلیظ را دارا می باشند شما را توصیه و دعوت به خرید چادر و سایر پوشش های اسلامی می کنند و آنرا بعنوان بهترین هدیه شما به مادر، همسر و خواهرتان معرفی می کنند!

این در حالیست که مبلغین و عرضه کنندگان محصولات حجاب در کشوری مسلمان چون ایران خود باید الگویی برای دیگران بوده و الا تعبیر" کاسبان دین و مذهب" و ملعونین خدواند متعال و اهل بیت عصمت و طهارت کمتر مذمتی است که مستحق آن خواهند بود

لازم بذکر است به گفته اندیشمندان اسلامی، "حجاب" به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی‎توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
 
 

 

ماجرای شکایت آیت الله خزعلی از موسیقی‌های صدا و سیما به رهبری
عکس العمل رهبری هنگام پخش موسیقی‌های تند از صدا و سیما

من بارها دیده‌ام که وقتی تلویزیون یا رادیو موسیقی تند و شبه ناکی پخش می‌کند، آقا بلافاصله می‌گویند خاموش کنید. ما هم که پس از مدتی دستمان آمده بود که آقا در مقابل این نسخ موسیقی‌ها، حساسیت نشان می‌دهند، خاموش می‌کردیم.
 محسن جوادیان از محافظین سابق مقام معظم رهبری درباره عکس العمل رهبری هنگام پخش موسیقی‌های تند و شبه ناک صدا و سیما می‌گوید:

من بارها دیده‌ام که وقتی تلویزیون یا رادیو موسیقی تند و شبه ناکی پخش می‌کند، آقا بلافاصله می‌گویند خاموش کنید. ما هم که پس از مدتی دستمان آمده بود که آقا در مقابل این نسخ موسیقی‌ها، حساسیت نشان می‌دهند، دیگر قبل از تذکر ایشان در ماشین یا هر جای دیگر وقتی رادیو چنین موسیقی‌هائی پخش می‌کرد، خاموش می‌کردیم.

از دیدگاه ایشان اینکه صدا و سیما پسوند اسلامی دارد دلیل بر حلیت تمامی آنچه پخش می‌کند، نیست. البته ایشان معتقدند که در این گونه موارد همه‌ی افراد باید حساسیت نشان دهند. من یادم هست یکبار آیت الله خزعلی از موسیقی‌های صدا و سیما به ایشان شکایت کرد [آقا] فرمودند: «من به سهم خودم تذکر می‌دهم، اما شما خودتان هم باید تذکر دهید، امر به معروف و نهی از منکر به همه واجب است.»
 
 

 

تردید در وجود توهمی بنام اصولگرایی
 اصولگرایی واقعا وجود دارد؟ یا آنچه موجود است اصولگرایانی غیرهمسو وبانام مشترک هستند؟


 

 جریان موثر و ریشه دار اصولگرا در مقطع کنونی باید پرسش های مهم ذیل را پاسخ دهد:
الف- آیا تصویر "اصولگرایی" موجود مطلوب است یا خیر؟ و یا صرفا اسم مشترک بر همه آن کسانی است که جریان تجدید نظر طلب را نفی می کنند؟
به عبارتی، آیا با تحولات شدید پدید آمده سیاسی و حذف و یا سکوت و یا حضور غیر موثر رقیب تاریخی این جریان، اکنون ما شاهد "اصولگرایی" هستیم یا "اصولگرایانی" که در نام و عنوان مشترک ولی در گرایش ها
 مختلف الجهت و بعضا در مسیرها متنافر؟
ب- با توجه به مسائل نوپدید جامعه ایرانی و پرسش ها و معضلات نسل نو، تعاریف، تقسیم بندی ها، مراجع فکری و خط مشی ها و رویکردهای پیشین اصولگرایان برای اداره صحنه سیاسی کافی و مفید است یا خیر؟
ج- آیا روابطی که پیش از این توسط جریانات و احزاب اصولگرا با یکدیگر، با شیوخ و ریش سفیدان، با روحانیت و تشکل های روحانی و حتی با مقام ولایت تعریف شده است، هنوز کارایی دارد یا پس از حدود سه دهه باید تعاریف جدیدی را پیشنهاد کرد؟
د- فضای سیاسی آینده را چگونه باید ترسیم کرد؟ در رقابت بااصلاح طلبان جدید، در رقابت با اصلاح طلبان باقیمانده، در فضای بدون رقابت و یکه تازانه، یا در رقابت با نیروهای اصولگرای دیگر؟ یا به عبارتی نبرد اصولگرا- اصولگرا.

ه - و حتی فراتر از همه این ها، با توجه به دستاوردهای به دست آمده طی سه دهه بویژه دهه اخیر آیا باید سطح توقع حکومتی در حوزه دینداری از توده مردم چون گذشته تعریف شود و یا تعاریف جدیدی ممکن است که گستره بیشتری را زیر چتر ارزش های نظام جمع کرده و از سطح اصطکاک حکومت با مردم بکاهد؟

این روزنامه سپس توصیه کرده است:

 اگر رهبری یا مدیریت واحد اصولگرایان در حال حاضر به دلیل تعارض چهره های شاخص و یا معضلات فیما بین امکان پذیر نباشد، حداقل ستاد فراگیر یا شورای عالی اصولگرایان شکل گرفته و در وهله نخست با تصویب مانیفست یا اعلامیه مواضع و رویکردهای کلان جریان اصولگرا به ساماندهی وضعیت موجود بپردازد. طبعا لازمه این امر وزن کشی مجدد نفوذ رجال سیاسی، مذهبی اصولگرا و احزاب نه از منظر حضور در مناصب سیاسی بلکه از جهت میزان نفوذ و پذیرش مردمی است.
 

 

 

علت 20 سال دوری موسوی از سیاست
رهنورد در خصوص اینکه چرا موسوی 20 سال خارج از سیاست بوده است گفت:فکر می کرد افراد برجسته ای مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی بر مسند امور هستند؛ از این رو دلیلی نمی دید پا وسط بگذارد.

وی با بیان اینکه در زمان مسئولیت خودش در دانشگاه الزهرا اجازه نداده است حراست دانشگاه به دختران بی حجاب تذکر دهند، گفت:در مورد پوشش شان هم فشاری روی دختران دانشجو نمی گذاشتم انجام شود .اولین کاری که کردم این بود که محافظان جلوی درب دانشگاه را که به پوشش خانم ها ایراد می گرفتند حذف کردم.

وی سپس در تئوری جدید خود این حذف حراست را باعث افزایش تعداد دانشجویان دکترا دانست و ادامه داد:این اقدامات سبب شد دانشگاهی که فقط در یک رشته دارای فارغ التحصیل دکترا بود امروز در 8رشته دارای دکترا است.

رهنورد در خصوص اینکه چرا موسوی 20 سال خارج از سیاست بوده است گفت:فکر می کرد افراد برجسته ای مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی بر مسند امور هستند؛ از این رو دلیلی نمی دید پا وسط بگذارد.

وی در عین حال به اختلاف خود با موسوی در این زمینه اشاره کرد و گفت:من اما همیشه منتقد بوده ام... کتاب من 30 سال پیش مورد نقد یا بهتر بگویم مورد سرکوب فکری واقع شد روشن است که چقدر مورد فشار جریانهای واپس گرا بودم.

 

 

 

 

نگرانی یک سایت اپوزیسیون از ترکیب تیم حفاظتی میرحسین موسوی
نگرانی درباره عدم حفاظت از موسوی
سایت جرس از سایتهای وابسته به اپوزیسیون که گفته می شود به عطاء الله مهاجرانی وابسته است از آشفتگی در تیم حفاظت موسوی خبر داد و ازاین اتفاق ابراز نگرانی کرد!

این سایت نوشت:تیم حفاظت بدون مسئول رها شده و نبودن سرپرست، که موجب نابسامانی و آشفتگی تیم حفاظت موسوی شده مایه نگرانی دوستداران و طرفداران اوست.

سایت مزبور افزود: افرادی که در این سه ماه به تیم محافظان موسوی پیوسته اند سابقه کاری مشخصی ندارند و کسی نمی داند آنها کیستند و از کجا پیدایشان شده است.آنهاافرادی بدون تجربه و با سابقه کاری نا مشخص هستند ،تا آنجا که اطرافیان موسوی هر لحظه بیم آن را دارند که برای وی اتفاقی ناگوار رخ دهد!



:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 26 / 5 / 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد